اس ام اس عاشقانه-سری سیزدهم
برایت خاطراتی بر روی این دفتر سفید نوشتم
که هیچکسی نخواهد توانست چنین خاطرات شیرینی را
برای بار دوم برایت باز گوید.
چرا مرا شکستی ؟چرا؟
اشعاری برایت سرودم
که هیچ مجنونی نتوانست مهربانی و مظلومیت چهره ات را توصیف کند
چرا تنهایم گذاشتی ؟چرا؟
چهره پاک و معصومت را هزار بار بر روی ورق های باقی مانده وجودم نگاشتم
چرا این چنین کردی با من ؟چرا؟
زیباترین ستارگان آسمان را برایت چیدم.
خوشبو ترین گلهای سرخ را به پایت ریختم.
چرا این چنین شد/؟چرا؟
من که بودم؟
که هستم به کجا دارم می روم؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ، نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود…………….
نمی بخشمت……………………….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امیدوارم تا وقتی من تنهام توأم تنها بمونی… امیدوارم هر زجری من کشیدمو می کشم توأم بکشی…
چون باید امثال تو یاد بگیرن دوست داشتن یعنی چی؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
میخواهی بروی؟
خب برو…
انتظار مرا وحشتی نیست
شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود
برو…
برای چه ایستاده ایی؟
به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟
برو..
تردید نکن
نفس های آخر است
نترس برو…
احساسم اگر نمیرد ..بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست
برو…
یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود
پس راحت برو
مسافری در راه انتظارت را میکشد
طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد
برو…
فقط برو…..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حالا که دست هایت چتر نمی شوند
حالا که نگاهت ستاره نمی بارد
حالا که خانه ای برای ما شدن نداریم
از کاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، خیس اشک هایم نشود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید
و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و
به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی ، حس کنی هنوزم دوسش داری
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش
همه وجودت له شده ….
چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی
اما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی….
چه قدر سخته وقتی
پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی
تا نفهمه هنوزم دوسش داری …….
چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی
و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب
بگی : گل من باغچه نو مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از سواحل خطوط ظلمت فریاد می کشم
خا کسترم را در قطره ای کن
با دریایی از اندوه
مر ا لبریز کن
تا صبحی دیگر
طلوعی دیگر ……………….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟
از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،
مجبور به زیستن هستم.
از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟
از چه بنویسم؟
از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟
ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.
از چه بنویسم؟
از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟
شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،
دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.
شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم
به نوعی گناهکاری شناخته شدم.
نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،
یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.
که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی…
امّا هیهات…. که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی…
از من بریدی و از این آشیان پریدی…
((ای کاش هیچ گاه نگاهمان با هم آشنا نشده بود…
ای کاش هرگز ندیده بودمت و دل به تو دل شکن نمی بستم.
ای کاش از همان ابتدا، بی وفایی و ریا کاری تو را باور داشتم انتظار باز آمدنت،
بهانه ای برای های های گریه های شبانه ام شد و علتی برای چشم به راه دوختن
و از آتش غم سوختن و دیده به درد دوختم… ))
امّا امشب می نویسم تا تو بدانی که دیگر با یادآوری اولین دیدارمان چشمانم پر از اشک نمی شود.
چون بی رحمی آن قلب سنگین را باور دارم.
امشب دیگر اجازه نخواهم داد که قدم به حریم خواب ها و رویاهایم بگذاری…
چون این بار، ((من)) اینطور خواسته ام، هر چند که علت رفتن تو را نمی دانم
و علت پا گذاشتن روی تمام حرفهایت را…
باور کن…
که دیگر باور نخواهم کرد عشق را… دیگر باور نمی کنم محبت را…
و اگر باز گردی به تو نیز ثابت خواهم کرد…
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم
امروز هم گذشت
با مرور خاطرات دیروز
با غم نبودنت..و سکوتی سنگین
و من شتابان در پی زمان بی هدف
فقط میروم ..فقط میدوم
یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما
گرمی مهر تو را میخواهند
غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند
میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی
صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی
فقط صدایی مبهم
قول داده بودی برایم سیب بیاوری
سیب سرخ خورشید
سیب سرخ امید
یادت هست؟؟؟
و رفتی و خورشید را هم بردی
و من در این کوچه های تنگ و تاریک
سرگردانم و منتظر
برگی از زندگی ام را ورق میزنم
امروز به پایان دفترم نزدیکم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر ترانه هایم خشک شد ! به حرمت قدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم ! به حرمت بوسه هایمان ! نه ! تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی ! قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد ! قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم ………………….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نمیتونم ببخشمت دور شو برو نبینمت
تیکه ای بودی از دلم گندیدی و بریدمت
هزار و یک رنگی بدون دروغ و نیرنگی بدون
واسه دل عاشق من بد نامی و ننگی بدون
راهمو کج کردی عزیز عشقمو رد کردی عزیز
خودت ندونستی چی کردی با ما بد کردی عزیز
یادت میاد گفتم بهت اگه نمیشی مرهمم
تو رو خدا زخمم نشو که تیکه پاره است بدنم
تو عین ناباوریها تو هم شدی یه زخم نو
هیچ نمیخوام مثل تو شم از جلوی چشام برو………………….
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در امتداد گذر چند ثانیه
صبر کن
تنها برای بودن باش ، بمان
برای یک ثانیه
که اگر میدانستی ، ثانیه ها ، چقدر بزرگند
به اندازه خشم طبیعت ، به اندازه لطف خدا شاید
به اندازه یک قطره باران در کویر خشک غیرت
پس یک ثانیه صبر کن……………
به کجا میروی ؟
صبرکن !…
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو !
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو !
ای کبوتر به کجا ؟!
قدری دگر صبر کن
آسمان پای پرت پیر شود بعد برو
ای عزیز جان من …
تو اگر گریه کنی بغض منم میشکند !
خنده کن !
عشق نمک گیر شود بعد برو !
یک نفر حسرت لبخند تو را میدارد …
صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو !
خواب دیدی شبی از راه ، سوارت آمده ؟
باش ای نازنین !
باش ای مهربان خواب تو تعبیر شود
بعد
برو !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،
می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.
می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ، زیر باران مدیحه ، رو به خورشید ترانه ، رو به سوی شادکامی .
می دویدم ، می دویدم ، هر چه دیدم غم فزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ،
بانگ شادی پس کجا بود؟
این که می بارد به دنیا ، نیست باران ، نیست باران ، گریه ی پروردگار است،
اشک می ریزد برایم.
می پریدم از سر غم ، می دویدم مثل مجنون ، با دو پایی مانده بر ره
از کنار برکه ی خون.
باز باران ، بی کبوتر ، بوف شومی سایه گستر ، باز جادو ، باز وحشت ،
بی ترانه ، بی حقیقت ، کو ترانه؟! کو حقیقت؟!
هر چه دیدم زیر باران ، از عبث پر بود و از غم ، لیک فهمیدم که شادی
مرده او دیگر به دلها ، مرده در این سوگواری…
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی
تکرار من در من مگر از من چه می ماند
غیر از خیالی خسته از تکرار تنهایی
غیر از غباری در لباس تن چه می ماند
از روزهای دیر بی فردا چه می آید؟
از لحظه های رفته ی روشن چه می ماند؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد / و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد
دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس / سند عشق به امضا شدنش می ارزد
گرچه من تجربه ای از نرسیدن هایم / کوشش رود به دریا شدنش می ارزد . . .
====================
خوشبختی را در همین لحظه باور کن ، لحظه ای که دلی به یاد توست . . .
====================
اگه عاشقی همش کار دله ، پس چرا من همه اش
فکرم
ذهنم
هوشم
حواسم
پیش توست . . . ؟
==================
باور کن آن “میم” مالکیتی که به آخر اسمم اضافه میکردی
بزرگترین و زیباترین عاشقانه ای بود که شنیده ام . . .
==================
قشنگترین نگاهم را برایت کنار گذاشتم تا بدانی با تمام وجود دوستت دارم . . .
==================
باز باران بارید خیس شد خاطره ها / مرحبا بر دل ابری هوا
هر کجا هستی باش آسمانت آبی / و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی . . .
===================
حالا که قرار نیست دیگر حوا ی من باشی
به چه امیدی آدم شوم ؟
===================
این فاصله ها که بین ما بسیارند / از بودن ما کنار هم بیزارند
یک روز برای دیدنت می آیم / اما اگر این فاصله ها بگذارند . . .
===================
آنقدر دور شده ای که
چشمانم حتی خواب آمدنت را هم نمی بینند . . .
===================
بوسه هایت انار را می ترکاند ، نفس هایت سیب را می رساند ، آغوشت ابر را می باراند
پاییزترینی تو !
===================
عمقِ چشم هات
قصه ی هزار و یک شبِ یلداست
تمام نمی شود هر چه می خوانم . . .
===================
کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو
باید برای خودم
کار دیگری دست و پا کنم . . .
==================
از ابتدای آن روز که شامگاهش باران بر گونه های تو بارید من گمشده ام . . .
===================
طوری که دل تو خواست باشم، نشدم / دلخواه دل تنگ خودم هم نشدم
حوا تو به خانه بهشتی برگرد / من هم متاسفم که آدم نشدم . . .
===================
بگذار دیوانه صدایم کنند!
بگذار بگویند مجنون!
فرقی نمی کند!
من تمام هویت خود را
از زمانی که اسمم را دیگر صدا نزدی
از یاد برده ام!
=================
من هنوز در انتظار این هستم
که تو از “هرگز” خود بازگردی . . .
=================
مراقب شادی توام همچنان که تو پاسبان شادی منی
در آرامش نخواهم بود اگر در آرامش نباشی . . .
=================
نگاه تو سیب است
و من نیوتنی بیچاره
بی خواب از کشف جاذبه . . .
================
نکند قاصدکی را که برایم فرستادی بازیچه دست کودکی بازیگوش شده
که اینچنین دل تنگم بی خبر مانده ؟
====================
قلبم آسمون میشه به شوق خوابیدن ستاره ی وجودت
کاش از میون همه ی ستاره ها سهیل نشی . . .
===================
ستارهها نهفتم در آسمان ابرى
دلم گرفته ، اى دوست ! هواى گریه با من . . .
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا، من؟
==================
دیدی دلم شکست؟
دیدی چه بی صدا دل پر ارزوی من
از دست کودکی که ندانست قدر آن افتاد بر زمین
دیدی دلم شکست ؟
===================
من همه نیلوفران را فرش راهت میکنم / من جهانی را فدای یک نگاهت میکنم . . .
====================
در گلستان وجودم تو بدان شمع منی / نازنینم این را بدان همیشه در قلب منی
====================
نیست در این گفته من سوسه ای / گر تو به من قرض دهی بوسه ای
بوسهء دیگر سر آن مینهم / لحظه دیگر به تو پس میدهم . . .
====================
منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میزارم / مقصرش دلتنگیه ، من که گناهی ندارم
====================
ناله پنداشت که در سـیــنــه ی ما جا تنگ است
رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است
دل پیش تو و دیده به سوی دگرانم
تا خلق ندانند به سویت نگرانم . . .
===================
اونقدر فراموشت کردم که حتی واسه ابراز تنفر هم تو ذهنم نمیای . . .
===================
مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن / زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن
چندیست که احساس می کنم / عزیزتر از جان ما شده ای ، احتیاط کن . . .
==================
چشمانم خسته است و نبض ذهنم افتاده ، کاش نگاهت یک قدم نزدیک تر بود . . .
==================
روزگاری او را می جستم، خود را می یافتم
اکنون خود را می جویم، او را می یابم . . .
===================
بود درد مو و درمانم از دوست / بود وصل مو و هجرانم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست / جدا هرگز نگردد جانم از دوست . . .
====================
رفیق یک دله غمخوار ویار باید ونیست / فغان چه ها که در این روزگار باید ونیست
=====================
من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم . . .
=====================
سرخ شد آیینه از هرم نگاه من و تو / بهتر از عشق کسی نیست پناه من و تو
هنر عاشقی امروز پسند همه نیست / که محبت شده اینگونه گناه من و تو . . .
====================
تسبیح نیستم اما نفسم را به شماره انداخته است شوق دستان تو . . .
====================
تو با من باش و بگذار عالمی از من جدا گردد / چو یک دم با تو بنشینم ، دل از هر غم رها گردد . . .
====================
کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد
کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد . . .
=====================
نگاه تو سیب است و من نیوتنی بیچاره ، بی خواب از کشف جاذبه . . .
======================
مواظب باش سردی هوا احساستو منجمد نکنه !
======================
اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست ، من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست ، مهربانم روزگارم ابریست ، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی .
======================
ببخشید ، سایه ی من عاشق سایتون شده ، میشه همسایه شیم ؟
======================
زیباترین شب زمین شب پر از نگاه تو / دعای من برای تو ، خدای من پناه تو .
======================
یادمان باشد اگر دور شدیم ، این صدای نفس خاطره هاست که چنین دلگرمیم .
======================
اول رخ به ما نبایست نمود / تا آتش ما جای دگر گردد دود / اکنون که نمودی و ربودی دل ما / ناچار تو را دلبر ما باید بود .
=======================
ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است / ماییم جای دیگر و او جای دیگر است / دیشب دلم به جلوه ی مستانه ای ربود / امشب پی ربودن دلهای دیگر است .
======================
بس که دلتنگم اگر گریه کنم میگویند / قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد .
======================
خیلی ها میگن دوری و دوستی ، ولی من میگم سخته زنده بودن وقتی دوری و نیستی !
======================
شب است و در سکوت شب نشسته ام به خاطرت / و دلخوشم به این دلی که بسته ام به خاطرت / ببین چگونه مهربان طلسم کرده ای مرا / که از تمام قبله ها گسسته ام به خاطرت .
=======================
سلامتی رفیقی که اسم ما گوشه موبایلش خاک میخوره !
======================
جز یاد تو در خاطر من نیست عزیزم / مانند تو عشق با صفا کیست عزیزم
بی یاد تو زندگی مرا نیست عزیزم / در عشق بود نمره ی تو بیست عزیزم . . .
======================
باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین میکنم ، من میتوانم میشود ، آرام تلقین میکنم .
کم کم ز یادم میبری ، کم کم زیادم میروی ، این روزگار و رسم اوست
این جمله را با تلخیش صد بار تمرین میکنم !
======================
یه سلام عاشقونه با یه بغض بی بهونه / مینویسم تا بدونی یاد تو تو دل میمونه !
======================
یه کفش همه وجودشو فدای کسی میکنه که پا تو دلش میذاره
کفشتم رفیق !
======================
میشود در آسمان زندگی یک سبد از غنچه های یاس داشت
یا که در سوز و گداز شمع عشق
مثل پروانه کمی احساس داشت . . .
=========================
خدایا
هرکس به یادم هست به یادش باش
اگر کنارم نیست ، کنارش باش
اگر تنهاست پناهش باش
و اگر غم دارد غمخوارش باش . . .
===================
اشک از دوریست
سکوت از تنهایی
لبخند از مهربانی
پیام دادن از دلتنگی
===================
غم از چشم قشنگت دور باشد
دلت غرق امید و نور باشد
نبینی روز بد ای بهتر از جان
الهی دشمنت رنجور باشد
==================
شریکم با تو در این درد ، منم مثل تو غم دارم / منم محتاج لبخندم منم دستاتو کم دارم
از این بازی طولانی ، منم مثل تو دلگیرم / منم با عشق درگیرم منم بی عشق میمیرم . . .
===================
در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای داشته باشم ، حتی به مساحت یک یاد . . .
=====================
نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه ی دل / خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند . . .
=====================
صندوقچه ای بهر دلت خواهم بود / دریا شوی ، تو ساحلت خواهم بود
ای یار تو که قایق عشقم باشی / من هم ملوان زبلت خواهم بود .
======================
رفیق خوب پزشک زندگیست
تا آخر عمر مریضتم رفیق!
=====================
<= نوک فلش رو به قبله کن
…
…
…
کردی؟
…
…
…
به همین قبله اسیرتم!
====================
متاسفم، دیگه امیدی نیست، افتادی تو معدن دلم
حتی تموم تیم های نجات هم که بیان عمرا نمی تونن بیارنت بیرون!
=====================
قشنگ ترین غزلم را برای شب شعر چشمت نگه داشته ام
پس تو هم زیباترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار . . .
دوست دارم
=====================
بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم
تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم . . .
====================
بیا عشقمون رو محکم به هم گره بزنیم و آرزو کنیم این گره هیچ وقت باز نشه
حتی با دندون روزگار !




